استراتژی تولید محتوا

از دیگر موارد مهم این است که به پروسه ای که خریدار باید طی کند اعتماد کنیم.

زمانی که دچار سردرد شده ایم اولین کاری که انجام می­دهیم یافتن دلیل آن است. شاید آب بدنمان کم شده باشد یا کمبود کافئین داشته باشیم یا شاید حتی مریض شده ایم. بعد از یافتن دلیل به دنبال چاره ای برای درمان آن می­رویم. کمی آب می­نوشیم، یک قهوه می خوریم و یا اگر درد شدید بود دارو مصرف می­کنیم. در بین راه حل­ها یکی را انتخاب می­کنیم: یک لیوان آب یا یک بطری آب؟ لمیز یا قهوه خانگی؟ استامینوفن یا ژلوفن؟! با انتخاب هر یک از راه حل ها بالاخره سردردمان تسکین می­باید و می­توانیم مابقی روز را به کارهای ما برسیم.

مثال بالا یک نمایش از پروسه خریدار است. هر تصمیم در نهایت به یک راه حل منتهی می­شود که شامل آگاهی، توجه و تصمیم است. اما هر یک از این بخش­ها قسمت­های مختلفی از پروسه هستند. پس چیزی که اهمیت دارد این است که محتوا در هر بخش  می بایست نمایان شود.

با ایجاد محتوا برای هر مرحله از پروسه­ی خریدار، این اطمینان حاصل می شود که مشتری از خط خارج نمی­شود و با هر قدم که برمی­دارد احساس می­کند اطلاعات مهم و مرتبط  را دریافت می­کند.

نکته مهم این است که ما می خواهیم نوع محتوایی را انتخاب کنیم که برای هر مرحله از پروسه خریدار مناسب باشد. باید توجه داشت که بیننده­ی جدید در مرحله آگاهی نمی­خواهد با محصول­مان زندگی کند. بیننده­ی جدید برای بهتر فهمیدن مشکل خود می­خواهد یک چک­لیست کوتاه یا وبلاگ­ای را بخوانند. بیننده تازه الورود به یک چشم انداز از مرحله تصمیم گیری نیاز ندارد که همه راه­حل­های ممکن را بداند. نیاز او یک جمع بندی یا یک دمو است که به او محصولی که راه حل درست است را نشان دهد.

در اینجا یک راهنمایی درباره نوع محتوایی که مخاطب در هر مرحله باید ببیند می آوریم:

آگاهی: روزنامه، پست بلاگ، چک­لیست، اینفوگرافی، کتب دیجیتال، بازی، تست.

توجه: پادکست، وبینار، کاغذهای اداری، ماتریسهای مقایسه، نمونه ها.

انتخاب: دمو، دوره رایگان، راهنمایی محصول، کوپن، کد تخفیف.