به جز در مواردی که مثلاً توسط یک عکاس پرتره به صورت انفرادی انجام می‌شود،  اغلب پروژه­های عکاسی، تجاری و تبلیغاتی، طبیعت بی­جان، استیج، مد و غیره مستلزم نقشی به نام  کارگردانی هنری است.
این نقش بسیار مهم دربرگیرنده  مجموعه خاصی از دستورالعمل‌­ها و راهکارهای تعیین شده توسط مدیر هنری یا کارگردان هنری است که توسط عکاس و عوامل دیگر پروژه انجام می‌شود.
در بسیاری از مواقع حضور کسی به عنوان مدیر هنری در رأس پروژه، مسئولیتی بزرگتر از ثبت عکسی صحیح را بر عهده دارد و به نوعی معادل کارگردان یا طراح صحنه در پروژه‌­های سینمایی است.

کار با مدیر هنری

عکاسی تبلیغاتی تابع درخواست و سفارش مشتری است. همین فرایند پاسخ به مشتری است که ضامن درآمد استودیو عکاسی تبلیغاتی است زیرا آنها یعنی مشتریان فقط در برابر آنچه می­خواهند عکاسی شود و درباره آن با شما صحبت کرده‌­اند هزینه پرداخت خواهند کرد، خواه عکاسی تبلیغاتی از یک اتومبیل باشد خواه یک اتوی برقی، این مسئله بسیار مهم است که تمام تقاضاهای مشتری را به دقت یادداشت کنید و در نهایت عکسی تبلیغاتی تحویل بدهید که دقیقاً مطابق نیازهای مشتری باشد و این فرایندی است که ترکیبی از مهارت‌ها و نقش‌های  تمام گروه‌­های درگیر پروژه عکاسی تبلیغاتی را می­طلبد. این مسئله که عکاس ناگزیر از ترکیب­بندی و خلق یک عکس نهایی است، در قسمت ویرایش گرافیکی و ادیت نهایی عکس وجود ندارد و دستورالعمل­‌های تکنیکی و از پیش تعیین شده عکاسی تبلیغاتی در این مرحله کمتر است و تمام کارهای انجام شده و عکس­‌های نهایی باید به صورت تعدادی عکس تبلیغاتی در یک طرح کلی از صفحه یک کاتالوگ تبلیغاتی، بروشور یا بیلبورد درباره موضوع عکاسی تبلیغاتی به همراه متن ارائه شود.

در کار با طراحان و آژانس­‌های تبلیغاتی، نقش کارگردان هنری بسیار مهم و تعیین کننده است و به عنوان بخشی تفکیک ناپذیر در رسیدن به عکس تبلیغاتی نهایی، نقش مدیرهنری بسیار مهم است. همینطور در این پروژه‌های عکاسی تبلیغاتی نیازها و درخواست­‌های مشتریان به مراتب دقیق­تر هستند و تقاضا برای چنین کارهایی هم بیشتراست.

روش کار مدیران هنری پروژه¬های عکاسی تبلیغاتی

 پیش از آنکه عکاس تبلیغاتی کار خودش را در یک پروژه عکاسی تبلیغاتی شروع کند، مدیر هنری ایده‌­های خلاقانه بیشماری را طی جلسات متعدد بررسی کرده است. این جلسات با حضور یک مدیر خلاقیت، طراح گرافیست و در اولین مرحله و آخرین مرحله با حضور مشتری برگزار می­شود. این فرایند گاه می­تواند طولانی و دشوار باشد. ایده‌­های بسیاری ارائه خواهند شد، اما صرفاً یکی از آنها از جانب تمام تیم پذیرفته خواهد شد. در این لحظه ایده پذیرفته شده به دست عکاس می­رسد. این ایده بسیار حساب شده، مشخص و دارای خصوصیات و مشخصات دقیق است و کار را تا حدود زیادی برای عکاس تبلیغاتی ساده می­کند.

چیدمان

چیدمان قالبی است که توسط یک کارگردان یا مدیرهنری تعیین می‌شود که در آن عکس، عنوان و متن باید ترکیب شوند تا یک کل یکپارچه را تشکیل دهند. این راهنمایی است برای اطمینان از اینکه همه عناصر از نظر بصری با هم منطبق شده و به یک اثر هنری واحد تبدیل می­شوند که در مورد عکس تبلیغاتی، هدف جلب توجه مخاطبان به محصول را دنبال می­کند. به ندرت عکاس این فرصت را دارد که عکس بگیرد و بعداً از مدیر هنری بخواهد که تیتر و متن را درج کند. تقریباً همیشه برعکس است. نقش طراح گرافیک و مدیر هنری این است که تمام اجزا ( عکس، تیتر، کپی بدنه، لوگوی مشتری) را بگیرد و آنها را به شکلی منسجم جمع کند. اثر هنری تمام شده باید برای مشتری قابل قبول باشد و بتواند در حد بودجه تولید و چاپ شود.

 پس از جلسه توجیهی اولیه که در آن عکاس از تمام الزامات عکس مطلع می­شود، اکثر مشتریان یک برآورد کتبی از هزینه­‌های تولید عکس را درخواست می­کنند. معمولا پس از پذیرش این تخمین از جانب کارفرما، یک دوره زمانی (پیش تولید) برای آماده شدن برای عکاسی لازم است. این مرحله شامل تهیه و سازماندهی کامل تمام عناصر مورد نیاز برای قرار گرفتن در عکس نهایی است. در این مرحله است که عکاس باید اطلاعات و توصیه­هایی را در مورد جنبه‌­های عملی چیدمان ارائه دهد. اگر برای عکاس واضح است که عناصر چیدمان در سطح عملی یا مالی قابل دستیابی نیستند، باید در جلسه توجیهی یا در دوره پیش­تولید این مسئله را مطرح کند. عکاس تبلیغاتی نباید ارتباط مؤثر با مدیر هنری را تا روز عکاسی رها کند. در طول این فرایند مهم است که دائماً با سایر اعضای تیم ارتباط برقرار کند تا در جریان آخرین تحولات و تغییرات ایده  قرار بگیرد.

اگر یک عکاس تبلیغاتی هستید خوشبینانه تصور نکنید که همه تجهیزات شما سالم هستند و کار می­کنند. ابتدا همه چیز را بررسی کنید. انتخاب لنزها و تجهیزات مرتبط خود را محدود نکنید. فرض کنید مدیر هنری ممکن است نظر خود را تغییر دهد یا با دیدن نتیجه عکس درخواست انطباق بیشتر با ایده اصلی خود را داشته باشد. اگر تغییراتی را پیشنهاد می­کنید، مطمئن شوید که می­توانید ایده خود را محقق کنید. اگر بریف اولیه سناریو عکس تبلیغاتی، یک بشقاب و یک هندوانه می‌خواهد، مطمئن شوید که حداقل شش بشقاب مختلف و تعدادی هندوانه برای انتخاب وجود داشته باشد.

ترکیب بندی

ترکیب بندی

عکس‌های تبلیغاتی مورد استفاده در رسانه‌های مختلف تبلیغاتی به ندرت تصاویری تصادفی هستند. آنها تصاویری تبلیغاتی هستند که به پیامی مربوط می­شوند که مدیرهنری تلاش می­کند به مردم برساند. درک کامل آنچه مدیر هنری با این ترکیب کلمات و عکس‌های تبلیغاتی می­خواهد بگوید ضروری است. اگر از جانب عکاس تبلیغاتی تلاش واقعی و مؤثر برای بهبود نتیجه وجود داشته باشد، معمولاً از پیشنهادات عکاس استقبال می­شود. پیشنهاد تغییرات رادیکال و اساسی با مقاومت روبرو خواهد شد. این ممکن است لزوماً به این دلیل نباشد که مدیر هنری با شما موافق نیست، بلکه به این دلیل است که هر تغییر عمده­ای مستلزم ارائه مجدد ایده جدید به آژانس سفارش دهنده است و چون با آنچه مشتری موافقت کرده برای آن هزینه بپردازد فرق دارد، نیازمند تایید دوباره مشتری است. این موضوع در هر شکلی از عکاسی تبلیغاتی و حتی عکاسی تجاری ممکن است اتفاق بیافتد. برای مثال اگر کسی به شما پول می‌دهد تا از سگش در لانه مورد علاقه‌اش عکس بگیرید، می­توانید تغییراتی کوچک در این موضوع پیشنهاد کنید، اما اگر ایده عکاسی از سگ در حمامی پر از حباب را پیشنهاد می‌کنید، اگر با مقاومت مواجه شدید، تعجب نکنید. ممکن است به نظر شما ایده خوبی باشد، اما مشتری ممکن است از ظاهر سگ وقتی خیس است متنفر باشد. اگر واضح است که مشتری نسبت به آنچه که از شما انتظار دارد، نظری قاطعانه دارد، خود را موظف به ارائه هیچ پیشنهادی نکنید و کار را بر اساس نزدیک­ترین حد ممکن به نظر کارفرما پیش ببرید.

در بیشتر مواقع علاوه بر محدودیت‌های خلاقانه، محدودیت‌های فیزیکی نیز درباره قاب‌بندی و ترکیب‌بندی برای عکاس تبلیغاتی وجود دارد. مثلا اگر ترکیب‌بندی نهایی یک آگهی تمام صفحه باشد، دوربین باید به فرمت پرتره ( عمودی ) ستاپ شود. یک صفحه دوتایی باعث می‌شود که دوربین روی حالت افقی ( افقی ) تنظیم شود و برای نوشته­‌هایی که در طرح نهایی روی عکس قرار می­گیرند، یک فضای خالی در نظر گرفته شود. یک صفحه دوتایی باید طوری به نظر برسد که انگار یک عکس است، اگرچه از دو تصویر مجزا اما متصل تشکیل شده است. یک بیلبورد عموما فرمت افقی دارد اما یک پوستر تبلیغاتی فروشگاه می­تواند هم عمودی و هم افقی باشد.

متن و خط برش

در یک آگهی تمام صفحه که عکس تبلیغاتی در لبه صفحه چاپ می شود، متن ( کلمات ) روی تصویر چاپ می­شوند. انتخاب تایپ­فیس مورد استفاده برای چاپ این متن توسط مدیر هنری انجام می­شود. مکان­یابی این قطعات و بخش‌های مختلف متن ( تیتر، کپی‌رایت، بدنه ) به عنوان تایپوگرافی و لی‌اوت شناخته می­شود. اما در تبلیغات یک صفحه‌­ای که عکس تبلیغاتی در داخل صفحه قرار می­گیرد، تایپوگرافی در جاهای دیگر صفحه ظاهر می­شود و نه روی تصویر. این قوانین همچنین در مورد گسترش دو صفحه، پوسترهای بزرگ، بیلبورد­ها و سایر رسانه‌های دیجیتال و چاپی نیز اعمال می­شود.

قوانین کلی ذکر شده در بالا در پوسترهای تبلیغاتی، کاتالوگ‌­ها و هر شکلی از رسانه تبلیغاتی که در آن ترکیبی از عکاسی تبلیغاتی و کلمات وجود دارد، صدق می­کند.

خط برش یا Bleed  اصطلاحی است که به مقدار مساحت اضافی مجاز در اطراف لبه‌های یک عکس که در فرایند چاپ بریده می‌شود، اطلاق می‌شود. این کار برای از بین بردن احتمال ظاهر شدن لبه­‌های سفید هنگام چاپ اثر نهایی  انجام می­شود. اگر اندازه عکس تبلیغاتی کمی بزرگتر از کاغذ باشد، احتمال چاپ نشدن لبه‌­های کاغذ کاهش یافته است. این امر به ویژه در مورد چاپ­‌های بسیار بزرگ اهمیت دارد.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *